آسمون آبی آبی آبی
درسته زنهای باهوش کمتر پیدا میشن ولی خب دیگه ... حالا این داستان رو گذاشتم تا یه دلخوشی براشون باشه دیگه!!!!!! یه روز یه زن و مرد ماشینشون تصادف ناجوری میکنه و هر دو ماشین به شدت داغون میشه، ولی هر دو نفر سالم میمونن. - ببین چیکار کردی خانم! ماشینم داغون شده! ههههه بامزه بود نه؟ نظرتون چیه؟ به نظر من زنها یا باهوشن یا رانندگی بلدن!!!!!! هیچوقت دوتاشونو با هم ندارن بیایید با حقیقت روبرو شوید خانمها!!
وقتی که از ماشینشون پیاده میشن و صحنه تصادف رو میبینن، مرد میگه:
- آه چه جالب، شما یه مرد هستید!
مرد با تعجب میگه:
- بله، چطور مگه؟
- چقدر عجیب! همه چیز داغون شده ولی ما دو نفر کاملاً سالم هستیم!
- منظورتون چیه؟
- این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینجوری با هم ملاقات کنیم و آشنا بشیم!
مرد با هیجان زیادی میگه:
- اوه بله، کاملاً موافقم! این حتماً نشونه خوبیه!
زن دوباره نگاهی به ماشین میکنه و میگه:
- یه معجزه دیگه! ماشین من کاملاً داغون شده ولی این بطری مشروب کاملاً سالمه! این یعنی باید این آشنایی رو جشن بگیریم!
- بله بله، حتماً همینطوره! کاملاً موافقم!
زن در بطری رو باز میکنه و به طرف مرد تعارف میکنه، مرد هم بطری رو تا نصف سر میکشه و برمیگردونه به زن.
ولی زن در بطری رو میبنده و دوباره برمیگردونه به مرد! مرد با تعجب میگه:
- مگه شما نمینوشین؟
زن با شیطنت خاصی میگه:
- نه عزیزم، فکر کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم !!!!
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |